سبک زندگی

مقالاتی در حوزه های مختلف سبک زندگی

سبک زندگی

مقالاتی در حوزه های مختلف سبک زندگی

داستان زیبا

جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۲۰ ب.ظ

می گفت : ازدواج که کردیم یک موتور داشتیم و باهاش همه آخرهفته ها میرفتیم بیرون شهر ، کوه ، پارک و ...
ناهار ظهر جمعه رو کتلت درست می کردیم 
می رفتیم پارک سر کوچه

بعد افتادیم به صرافت ماشین خریدن. 
افتادیم به کار و کار و اضافه کار 
 یه ماشین خریدیم. مدل پایین بود! سفر راه دور نمی شد بریم. اونقدر کار کردیم که ماشین رو عوض کردیم و خونه و بعد  وسایل خونه و دوباره ماشین رو و باز ...

به خودمون که اومدیم دیدیم دو تا ماشین تو پارکینگ داره خاک میخوره

پرسید: امروز چندشنبه س؟
یادم میاد جمعه س. 
میگه: میخوام زنگ بزنم غذا بیارن؟ 
چی می خوری؟
پرده رو میزنم کنار 
 عطر جمعه میاد و کتلت از پارک سر کوچه.چند ساله اونجا جا گذاشتیمش؟!

دست بکار میشم.
میگه: چه بوی آشنایی راه انداختی!
 یه حال خوبی داره!
میگم: پاشو ؛ پاشو یه عاااالمه جمعه رو باید جبران کنیم . 
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی